یگانه دختر ریحان جانیگانه دختر ریحان جان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره
گل پسرم امیرحسین خانگل پسرم امیرحسین خان، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

زیباترین لبخند خداوند ریحان جان

ده ماهه شدن دخمل قشنگم

سلام سلام صدتا سلام هزار و سیصد تا سلام دوستان گلم خوب و خوش و سلامتین امروز بعد از چند روز غیبت آپ شدم و با کلی خبرهای داغ اومدم اول از همه که مهمترینشون هم هست به دنیا اومدن گل پسر خاله فاطمه هست   که البته برای به دنیا اومدن خیلی عجله داشته و تقریبا 20 روز زودتر به دنیا اومده و به خاطر همین عجله خیلی کوچولو موچولو و ریزه میزه هست و تقریبا 2/900 بوده  و به خاطر تولد پسر خاله دخملی من به طور خیلی اتفاقی اومدم یزد و الانم یزد دارم وبلا گم آپ میکنم  آخخخخخخخ اینقدر برای گفتن خبر تولد پسر خاله عجله کردم که یادم رفت 10 ماهه شدن دخملی رو تبریک  بگم البته با 2 روز تاخیر دخمل قشن...
29 مهر 1392

مشغولیتهای ریحانم در این روزها

سلام دوستان گل خودم خودتون و نی نی های خوشملتون خوب و خوش و سلامتین؟؟؟ دخمل قشنگ من که داره روز به روز بزرگ و بزرگتر میشه از مهمترین کار دخملم تو این روزها بگم که دیروز یعنی 17 مهر نزدیک به 8 - 10 قدم برداشت و من و مامان جونی و بقیه از خوشحالی جیغ کشیدیم و تشویقش کردیم که قدمهاش محکمتر برداره ریحان قشنگم هم از کار خودش هنگ کرده بود و ذوق زده شده بود آخه همیشه 3 - 4 قدم برمیداشت اما دیگه دیروز واقعا کولاک کرد دیگه از کارهای دخملم بگم که از وقتی که از خواب بیدار میشه و چشمهاش باز میکنه انگشت اشاره اش رو به طرف همه چی میگیره و به شکل خیلی بامزه میگه این چیه؟؟؟؟؟کیه؟؟؟؟ وقتی هم که خوراکی بهش میدم میگه به به شیرین عسلم م...
21 مهر 1392

کودک قشنگم روزت مبارک

سلام دوستان خوبم امروز هفدهم مهرماه (8 اکتبر) در برخی نقاط دنیا از جمله ایران روز جهانی کودک است.  روز جهانی کودک بهانه ای برای ورود به جهان کودکان است دخمل قشنگم دوست داشتم همیشه کودک بمانی آخه میدونی چیه یادم که میاد کوچک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم دوست دارم به مناسبت این روز چند تا از دلتنگیهام بگم  کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش را از نگاهش می توان خواند کاش برای حرف زدن نیازی به صحبت کردن نداشتیم کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود کاش قلبها در چهره بود اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد ...
17 مهر 1392

شباهت ریحان و بابایی

کودکی ، دخترکی ، موقع خواب سخت پاپیچ پدر بود و از او می پرسید: زندگی چیست؟؟؟ پدرش ازسر بی صبری گفت : زندگی یعنی عشق دخترک با سر پرشوری گفت : عشق را معنی کن !!!! پدرش داد جواب : بوسه گرم تو بر گونه من دخترک خنده بر آورد ز شوق گونه های پدرش را بوسید زان سپس گفت: پدر....عشق اگر بوسه بود.... بوسه هایم همه تقدیم تو باد   سلام دوستان گلم خوب و خوش و سلامتین از احوالات ریحان من بپرسین میگم خیلی شیطون اما شیرین و دوست داشتنی شده از کارهای جدیدش بگم که مدت ایستادنش خیلی زیاد شده و همزمان که می ایس...
7 مهر 1392

عروسک قشنگ من قرمز پوشیده

عروسک قرمز پوش مامان : این روزا ، روزای قشنگیه .....منظورم روزای آغازین فصل پاییز نیست...... روزهای با تو بودن و میگم.... روزهایی که نه تکرار میشه و نه فراموش میشه... روزای قشنگی که پر از مهربونی و بی رنگیه . روزایی که بی حساب و کتاب مهر میورزی و عشق میدهی. از کینه و قهر و ... خبری نیست. تو یه فرشته ای . فرشته ی خوبیها مهربونیها دوستی ها  عشق و آرامش . مامانی ، همیشه همینطوری باش......پاک و دوست داشتنی... اولین زمستان زندگیت و دیدی ، اولین بهار، اولین تابستان و حالا اولین پاییز زندگیت هم داره روزای اولش طی میکنه..... مامانی راستش بخوای من این فصل خیلی دوست دارم ...
3 مهر 1392
1